ترجمه مقاله

حرمت

لغت‌نامه دهخدا

حرمت . [ ح ُ م َ ] (اِخ ) (به معنی خراب ) سِفْرِ داوران 1:17 و آن شهری میباشد در طرف جنوبی کنعان که یوشع بر آن دست یافت و در سابق آنرا صفاة میگفتند. بعضی بر آنند که شهر مذکور در تنگه ای که تخمیناً 40 میل بطرف شرقی بئر شبع مسافت دارد واقع است و آنرا صفا گویند. و اما حرمت در قسمت سبط شمعون واقع بود. (سِفرِ یوشع 19:4). و بلجر و دریک بر آنندکه موقعش همان سبیطه میباشد که مسافت 20 میل به چشمه ٔ قادش مانده واقع است و دارای آثار کنیسه ها و برجها و حوض و کوچه ها میباشد و بعد از آنکه در وقت مفتوح گشتن انهدام پذیرفت مجدداً آباد گشت . (اول سموئل 30:30 و اول تواریخ أیام 4:30). (قاموس کتاب مقدس ).
ترجمه مقاله