ترجمه مقاله

حرمت بردن

لغت‌نامه دهخدا

حرمت بردن . [ ح ُ م َ ب ُدَ ] (مص مرکب ) سبک کردن . بی احترامی کردن . حرمت شکستن . اهتتاک . انتهاک . هتک حرمت . || حرمت یافتن . حرمت به دست آوردن . صاحب حرمت شدن :
هرکه آردحرمت آن حرمت بَرَد
هرکه آرد قند لوزینه خورد.

مولوی .


ترجمه مقاله