ترجمه مقاله

حرمگاه

لغت‌نامه دهخدا

حرمگاه . [ ح َ رَ ] (اِ مرکب ) محل سرای . و بمعنی منکوحه و حلیله نیز آرند، تسمیةالحال باسم المحل . فارسیان بر بعض الفاظ با وصف معنی ظرفیت لفظ، گاه و خانه زیاده کنند، چنانکه حرمگاه و مکتب خانه و بزمگاه و حرم سرا. (از غیاث ) :
نهانخانه ٔ صبحگاهی شود
حرمگاه سِرّ الهی شود.

نظامی .


ترجمه مقاله