ترجمه مقاله

حزم

لغت‌نامه دهخدا

حزم . [ ح َ ] (ع اِ) زمین درشت و بلند. (معجم البلدان ) (منتهی الارب ). حِزن . زمین ستبر پر از سنگ . زمین وادی . قال صاحب العین : الحزم من الارض ما احتزم من السیل من نجوات الارض و الظهور.(معجم البلدان ). ج ، حزوم . (معجم البلدان ). جوهری گوید حزم ، زمینی بلندتر از حزن است . (معجم البلدان ).
ترجمه مقاله