ترجمه مقاله

حزن

لغت‌نامه دهخدا

حزن . [ ح َ زَ ] (اِخ ) ابن ابی وهب بن عمروبن عائدبن مخزوم . وی جد سعید مسیب است که از جدش از پیغمبر روایت دارد. حزن روز فتح مکه اسلام آورد و یمامه را دریافت و پیغمبر او را «سهل » نامید، و او داستان سقیفة را نقل کرده است . (الاصابة قسم 1 ج 2 ص 7) (قاموس الاعلام ترکی ) (عقدالفرید ج 2 ص 14). و رجوع به حزن بن سعد و نیز رجوع به سهل ساعدی شود.
ترجمه مقاله