ترجمه مقاله

حساب روشن کردن

لغت‌نامه دهخدا

حساب روشن کردن . [ ح ِ رَ ش َ ک َ دَ ] (مص مرکب ) تصفیه ٔ حساب کردن :
وی در حساب دلها ناورده ای دل من
گویا که با دل من کردی حساب روشن .

سنجر کاشی (از آنندراج در ماده ٔ حساب کردن ).


ترجمه مقاله