ترجمه مقاله

حسادت

لغت‌نامه دهخدا

حسادت . [ ح َ دَ ] (ع مص ) حسد ورزیدن . بد خواستن . تمنا کردن انتقال نعمت و فضیلت از کسی بسوی خویش یا زایل شدن از وی . (آنندراج ). رشک . رشک بردن . حسد. بدخواهی . بدخواستن . (تاج المصادر بیهقی ). رشگنی . بدخواستن برای کسی .
ترجمه مقاله