ترجمه مقاله

حسام السلطنه

لغت‌نامه دهخدا

حسام السلطنه . [ ح ُ مُس ْ س َ طَ ن َ ] (اِخ ) محمدتقی میرزا فرزند فتح علیشاه است . مادرش از طایفه ٔ بختیاری بود و مریم خانم خواهر پشت و کالبدی او زن رستم خان برادر اللهیارخان آصف الدوله بود. محمدتقی میرزا در حیات پدر حکومت عراق را داشت و فتحعلیشاه وی را کدخدای کل عراق خطاب میکرده است . حسام السلطنه گاهی با برادرهای دیگر خود که حاکم ولایات مجاور بودند، اختلاف پیدا میکرد و کار به جنگ و جدال میکشید و فتحعلیشاه مجبور بود یک نفر رابرای برقراری نظم به عراق و بروجرد بفرستد. محمدتقی میرزا خسیس و ممسک بوده و صاحب تاریخ عضدی مینویسد: یک روز واعظی در حضور شاهزاده بالای منبر دعا کرد که «الهی دولت حسام السلطنه را به قائم آل محمد برسان ». ابوسعیدمیرزا پسرش از پائین منبر در حضور جمع فریاد کرد که دعا ضرورت ندارد زیرا این دعا ناکرده باشد مستجاب . دولتی را که نه خودش صرف کند نه به ما بدهد مسلماً متعلق به قائم آل محمد خواهد بود. پس از جلوس محمدشاه به تخت سلطنت ، محمدتقی میرزا دستگیر و با چند تن از برادران و برادرزاده ها به قلعه ٔ اردبیل فرستاده شد. (مجله ٔ یغما، ش 3 خرداد 1339 هَ . ش . ص 139).
ترجمه مقاله