ترجمه مقاله

حسام

لغت‌نامه دهخدا

حسام . [ ح ُ ] (اِخ ) بهداوفی . جمال الدین .از فضلای زمان ملک غیاث الدین و ملک شمس الدین کرت بوده و به عربی و فارسی شعر میگفته است ، و این قطعه در تاریخ جلوس ملک شمس الدین بن ملک غیاث الدین او راست :
اضائت بشمس الدین کرت زماننا
و اجرت فی بحرالمرادات فلکه
و من عجب التاریخ مبداء ملکه
یوافق قول الناس «خلد ملکه »
(حبیب السیر جزو2 از ج 3 چ سنگی طهران ص 120).
ترجمه مقاله