ترجمه مقاله

حشیشةالدود

لغت‌نامه دهخدا

حشیشةالدود. [ ح َ ش َ تُدْ دو ] (ع اِمرکب ) یا الحَشیشَةُالدّْودیّْة. حشیشةالطحال . اسقولوفندریون . (تحفه ٔ حکیم مؤمن ). سقولوفندریون . حشیشةالذهبیة. و حیوانی رانیز به این اسم اخیر نامند که در قدیم مشهور به اربعةواربعین بوده و الحال سبعةوسبعین خوانند. (تحفه ٔ حکیم مؤمن ). هزارپا. و رجوع به اسقولوفندریون شود.
ترجمه مقاله