ترجمه مقاله

حصار

لغت‌نامه دهخدا

حصار. [ ح ِ ] (اِخ ) دهی است ازدهستان حاجیلو بخش کبودرآهنگ شهرستان همدان واقع درشانزده هزارگزی باختر قصبه ٔ کبودرآهنگ ، هشت هزارگزی سردارآباد. ناحیه ای است واقع در تپه . سردسیر. دارای 285 تن سکنه میباشد. ترکی زبانند. از قنات مشروب میشود. محصولات آنجا غلات ، لبنیات ، انگور، حبوبات . اهالی به کشاورزی و گله داری گذران می کنند. از صنایع دستی زنان قالی بافی . راه مالرو است . از سردارآباد تابستان اتومبیل میتوان برد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5).
ترجمه مقاله