ترجمه مقاله

حصار

لغت‌نامه دهخدا

حصار. [ ح ِ ] (اِخ ) دهی است جزء دهستان افشاریه ٔ بخش آوج شهرستان قزوین . واقع در چهل هزارگزی شمال خاور آوج و یک هزارگزی راه شوسه ٔ همدان . ناحیه ای است واقع در دامنه ولی معتدل . دارای 324 تن سکنه میباشد. ترکی و فارسی زبانند. از رودخانه ٔخرود مشروب میشود. محصولات آنجا غلات ، انگور، جنگل تبریزی . اهالی به کشاورزی ، قالی ، جاجیم بافی گذران میکنند. از بنای قدیمه ٔ آن کاروانسرای شاه عباسی است که قابل استفاده است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1).
ترجمه مقاله