ترجمه مقاله

حص

لغت‌نامه دهخدا

حص . [ ح َص ص ] (ع مص ) حص رأس ؛ستردن موی سر. موی از سر بریدن . موی از سر ببردن . (تاج المصادر بیهقی ). موی از سر ببردن سر خود. (زوزنی ). موی ستردن . موی ریزانیدن . ستردن مو. || لغة فی حس ّ. (لسان العرب ) (دینوری از نشوء اللغة ص 73). || بهره و بخش دادن کسی را. (منتهی الارب ). بهره دادن . (دهار). || نیک دویدن . (تاج المصادر بیهقی ). سخت دویدن . بشتاب رفتن . || کم و ناقص کردن چیز را. (منتهی الارب ). عیبناک کردن . || (ع اِ) و هو حص ؛ ای لایجیر اَحداَ. || رحم ذات حص ؛ رحم حاصة. رحم محصوصة.
ترجمه مقاله