ترجمه مقاله

حض

لغت‌نامه دهخدا

حض . [ ح َض ض / ح ُض ض ] (ع مص ) برانگیختن . (دهار) (ترجمان عادل ). برانگیختن کسی و جز آن . برانگیختن کسی را بر جنگ کسی . حِضّیضی ̍. حُضّیی . براوژولیدن بر کاری . (زوزنی ). تحضیض . افژولیدن . || تحریض به طعام . برانگیختن کسی را بر طعام . (آنندراج ). || فاشویدن آتش . (تاج المصادر بیهقی ). حث . (مهذب الاسماء). افژلیدن . (تاج المصادر بیهقی ). || (ص ) تازه . (غیاث از شرح نصاب ).
ترجمه مقاله