ترجمه مقاله

حضن

لغت‌نامه دهخدا

حضن . [ ح ِ ] (ع اِ) فروتر از زیر بغل . (مهذب الاسماء). از زیر بغل تا تهیگاه و سینه و دو بازو و آنچه مابین سینه و بازوست . (منتهی الارب ). از زیر بغل تا کشح . کنار. || آگوش . (مهذب الاسماء). آغوش . || آنچه گنجیدن تواند زیر بغل . یک بغل . || مجازاً، کنف . صیانت . رعایت . حمایت : پسر طغانشاه سنجرشاه که سلطان او را در حضن عاطفت و حصن رأفت تربیت میفرمود. (جهانگشای جوینی ). || جانب . کرانه ٔ چیزی . کنار چیزی .(منتهی الارب ) (آنندراج ): حضناالشی ٔ؛ دو کرانه ٔ آن . ج ، احضان . || خانه ٔ کفتار. (منتهی الارب ). || جایی از کوه که به کشت آن برآمدن توانند. (منتهی الارب ) (آنندراج ). || بن کوه . (منتهی الارب ). ج ، احضان ، حضون . (مهذب الاسماء). و در دومعنی اخیر به ضم حاء نیز آمده است . (منتهی الارب ).
ترجمه مقاله