ترجمه مقاله

حطیئة

لغت‌نامه دهخدا

حطیئة. [ ح ُ طَ ءَ ] (اِخ )جرول بن اوس بن مالک عیسی ، مکنی به ابی ملیکة. شاعری مخضرمی از قبیله ٔ قیس . متوفی به سال 30 هَ . ق . او رادیوانی است . و ابن الندیم گوید: دیوان او را ابوسعیدسکری و نیز اصعمی و هم ابوعمرو شیبانی و باز طوسی وابن السکیت گرد کرده اند. حطیئة لقب اوست . بعضی او راصحابی گفته اند لکن به اقوای احتمالات وی بزمان رسول (ص ) اسلام پذیرفته ، لکن سعادت صحابت نیافته است . حطیئة سپس ارتداد آورد و باز بمسلمانی بازگشت و آنگاه که زبرقان بن بدر را بدور خلافت عمر (رض ) هجا گفت عمر مستند بحدیث : من احدث فی الاسلام هجاء فاقطعوا لسانه ، امر به بریدن زبان وی کرد و او بگریخت و پس از مدتی تواری چون مفری از عدل عمر نیافت ، بار دیگر عمر را مدیحه ای گفته و بدو ملتجی شد و عمر وی را عفو فرمود:
کو حطیئه کو امیه کونصیب و کو کمیت
اخطل و بشار و آن شاعرکه بود اندر یمن .

منوچهری .


و رجوع به الاغانی ج 2 ص 42 و ج 16 ص 39 و الشعر و الشعراء ص 180 و خزانةالادب ج 1 ص 409 و الجمهره ص 135 و المستطرف ج 1 ص 139 و فهرستهای عقدالفرید ج 1، 2،3، 4، 5، 6، 7، 8 و الجماهر بیرونی ص 59 و فوات الوفیات ج 1 ص 99 و فهرست الموشح و الاعلام ج 1 ص 181 و 264 و روضات الجنات ص 157 و تتمه ٔ صوان الحکمة ص 167 و المرصعو تاریخ بیهقی ص 237 و 238 و قاموس الاعلام ترکی شود. دیوان حطیئة بعنایت گولدزیهر در لیبزیک به سال 1893 م . و باشرح ابی الحسن السکری در مطبعه ٔ التقدم به سال 1323 هَ . ق . در 125 صفحه و در آستانه ٔ جزء اول آن 1308 در 103 صفحه بچاپ رسیده و بر آن ایضاحات مختصری است . (معجم المطبوعات ).
ترجمه مقاله