ترجمه مقاله

حظیظ

لغت‌نامه دهخدا

حظیظ.[ ح َ ] (ع ص ) بهره مند. (دهار). بابهره . حظی . || بادولت . (دهار). دولتی . (مهذب الاسماء) (منتهی الارب ). بابخت . بختیار. بخت مند. (منتهی الارب ). بخت ور. حظی . خداوند روزی . غنی دولتمند. (اقرب الموارد).
ترجمه مقاله