ترجمه مقاله

حفر

لغت‌نامه دهخدا

حفر. [ ح َ ] (ع اِ)چیزی چون خزف زودشکن که به بن دندانها بندد برنگ زرد یا سیاه یا سبز و آنرا قلح نیز گویند. رجوع به تذکره ٔ انطاکی ج 2 ص 151، 152 و رجوع به ماده ٔ قبل شود. || چاه فراخ دهانه . (اقرب الموارد). || بیماری در چشم : و هرگاه که جراحت بپوست سوم برسد حفر گویند. [ در بیماریهای چشم ] . (ذخیره ٔ خوارزمشاهی خطی کتابخانه ٔ مؤلف ورق 287 ص 1).
ترجمه مقاله