ترجمه مقاله

حفز

لغت‌نامه دهخدا

حفز. [ ح َ ف َ ] (ع اِ) نهایت و هنگام دررسیدن چیزی . (منتهی الارب ). اجل . امد. (اقرب الموارد).
ترجمه مقاله