ترجمه مقاله

حفصة

لغت‌نامه دهخدا

حفصة. [ ح َ ص َ ] (اِخ ) بنت حمدون من وادی الحجاره از زنان اندلس باشد. ابن آبار او را در مغرب نام برده . گویند او از مردم قرن چهارم هجری است و از شعر اوست :
رأی ابن جمیل أن یری الدهر مجملا
فکل الوری قدعمهم سیب نعمته
له خلق کالخمر بعدامتزاجها
و حسن فما احلاه من حین خلقته
بوجه کمثل ِالشمس یدعو ببشره
عیوناً و یعشیها بافراط هیبته .
ابن آبار گوید: وی ادیب ، دانشمند و شاعر بود. ابن فرج صاحب حدائق او را نام برده و اشعاری از او نقل کرده که از آنجمله باشد:
یا وحشتی لأحبتی
یا وحشة متمادیة
یا لیلة ودعتهم
یا لیلة هی ماهیة.

(نفح الطیب ج 2 ص 290 و 490).


یکی از شاعره های اندلس است در قرن چهارم هجری در وادی الحجاره میزیست . از غلامانش چنین شکوه میکند:
یارب انی من عبیدی علی
جمرالفضامافیهم من نجیب
اما جهول ابله متعب
اوفطن ، من کیده لایجیب .
ترجمه مقاله