ترجمه مقاله

حفظ کردن

لغت‌نامه دهخدا

حفظ کردن . [ ح ِ ک َ دَ ] (مص مرکب ) گرفتن . یاد گرفتن . برکردن . از بر کردن . بخاطر سپردن . توقم . فراگرفتن . نگاه داشتن به ذهن . || محافظت کردن . نگه داشتن . نگاهداری کردن . حراست . صیانت . بقو. بقاوت . گوش داشتن . پاس داشتن . ضبط. رجوع به حفظ شود. || حفظ کردن از؛ پائیدن از. (یادداشت مرحوم دهخدا).
ترجمه مقاله