ترجمه مقاله

حلبة

لغت‌نامه دهخدا

حلبة. [ ح َ ب َ ] (ع اِ) گروه اسبان رهان . (منتهی الارب ). || اسبان که فراهم گیرند مسابقت را. (مهذب الاسماء). اسبان که بجهت دوانیدن جمع کنند از هر جا در یک اصطبل . (منتهی الارب ). || مجازاً، به معنی میدان . (یادداشت مرحوم دهخدا). || مردم که برای یاری آینداز هر سوی . ج ، حلائب و حلبات . (منتهی الارب ). || یکی حَلب . یکبار دوشیدن . (از اقرب الموارد).
ترجمه مقاله