ترجمه مقاله

حلس

لغت‌نامه دهخدا

حلس . [ ح َ ل َ ] (ع مص ) بودن جای حلس از شتر مخالف رنگ وی . (از منتهی الارب ) (آنندراج ). || (اِ) گلیم سطبر که بر پشت شتر نهند و در خانه زیر فرشهای فاخر افکنند. (از اقرب الموارد). رجوع به حِلس شود.
ترجمه مقاله