ترجمه مقاله

حلوان

لغت‌نامه دهخدا

حلوان . [ ح ُ ] (اِخ ) روستایی است ازتوابع مصر که میان آن و فسطاط از جانب صعید مشرف برنیل دو فرسنگ فاصله است . در این روستا دیر مشهوری است . نخستین کسی که آنرا اختطاط کرد عبدالعزیزبن مروان بود هنگامی که بفرمانداری مصر اشتغال داشت و در آن مسکوکات ضرب کرد. در سال هفتاد هَ . ق . هنگامی که عبدالعزیز والی و حاکم مصر بود مرض طاعون در آن سرزمین شیوع یافت و عبدالعزیز از مصر گریخت و چون به حلوان رسید آب و هوای آنرا پسندید و خانه ها و کاخ ها در آن بنیاد کرد و خود همانجا اقامت گزید و باغستانها و نخلستانها و تاکستانها احداث کرد. عبیداﷲبن قیس را در این باره اشعاری است . رجوع به معجم البلدان شود.
ترجمه مقاله