ترجمه مقاله

حمامة

لغت‌نامه دهخدا

حمامة. [ ح َ م َ] (ع ص ، اِ) یکی حمام . و آن کبوتر و هر مرغ طوق دار است و مذکر و مؤنث در حمامه یکسان است مانند حیة. رجوع به حمام شود. || میانه ٔ سینه . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). || زن جمیله . (منتهی الارب ). زن قشنگ و زیبا. (از اقرب الموارد). || برگزیده از شتران و گوسپندان . (منتهی الارب ). خیار مال . (از اقرب الموارد). || پینه ٔسینه ٔ شتر. (منتهی الارب ). سعدانه ٔ شتر. (از اقرب الموارد). || ساحت پاکیزه ٔ کوشک . (منتهی الارب ). ساحت پاکیزه ٔ قصر. (از اقرب الموارد). || چرخ دلو. || حلقه ٔ در. (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). || و الحمامة من الفرس ؛القص . (منتهی الارب ). قص الفرس . (از اقرب الموارد).
ترجمه مقاله