ترجمه مقاله

حمیل

لغت‌نامه دهخدا

حمیل . [ ح ُ ] (اِخ ) دهی است از دهستان منصوری بخش مرکزی شهرستان شاه آباد. ناحیه ای است واقع در دشت و سردسیر است . دارای 377 تن سکنه . از رودخانه ٔ شیان و راوند مشروب میشود. محصولاتش غلات ، حبوبات ، چغندرقند و لبنیات . اهالی به کشاورزی و گله داری گذران میکنند. راه آن مالرو است . در تابستان از طریق پلنگ گرد اتومبیل میتوان برد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5).
ترجمه مقاله