ترجمه مقاله

حناء

لغت‌نامه دهخدا

حناء. [ ح ِن ْ نا ] (ع اِ) رقان . رقون . یرنا. حنا که برگ معروفست و بدان رنگ کنند. ج ، حنآن . (منتهی الارب ). گیاهی است که کشت میشود و مانند درختان بزرگ میگردد، برگ و شاخه های آن مانند برگ و شاخه های انار و شکوفه ٔ آن سپید است . خضاب از برگ آن گرفته میشود. جمع آن حُنآن و یکی آن حنائة است . (اقرب الموارد). حناء در نواحی بم و بهرام آباد و بعضی نواحی جنوب ایران کشت میشود و در کرمان و یزد برده در آسیاهای مخصوص میسایند.(یادداشت مرحوم دهخدا). برگ معروف که بدان دست و پارا نگار بندند و فارسیان بتخفیف و به اماله نیز استعمال نمایند و شبستان از تشبیهات اوست . (آنندراج ). گیاهی از رده ٔ دولپی های جدا گلبرگ که خود تیره ٔ مشخصی را بنام حنا میسازد. این گیاه بصورت درختچه ای است که در شمال و مشرق افریقا و عربستان و ایران کشت می شود. (فرهنگ فارسی معین ). و رجوع به تحفه ٔ حکیم مؤمن و تذکره ٔ ضریر انطاکی و جغرافیای اقتصادی ص 20 شود.
ترجمه مقاله