ترجمه مقاله

حنانة

لغت‌نامه دهخدا

حنانة. [ ح َن ْ نا ن َ ] (ع اِ، ص ) مؤنث حنان . (معجم البلدان ). رجوع به حنان شود. || کمان . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). || کمان بانگ آرنده . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد) (ناظم الاطباء).
- قوس حنانه ؛ کمانی بانگ کن . (مهذب الاسماء). || زن که در یاد زوج اول خود پیوسته ناله کند و اندوه ظاهر نماید. (منتهی الارب ) (اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). بیوه ای که یاد شوی خودبا اندوه و حنین کند. (یادداشت مرحوم دهخدا). || نوحه کننده . ناله کننده : استن حنانه .
ترجمه مقاله