ترجمه مقاله

حواء

لغت‌نامه دهخدا

حواء. [ ح َو وا ] (اِخ ) نام صورتی از صور فلکیة از ناحیه ٔ شمالی و آنرا بر صورت مردی مارافسای توهم کرده اند. ماری به دست گرفته و آن بیست وچهار کوکب است و خارج از صورت پنج کوکب است . و صورت مار این مارافسای را حیه نامند. (از جهان دانش ). نام صورت هشتم از نوزده صورت فلکی شمالی قدماست . (مفاتیح العلوم ). و رجوع به التفهیم شود.
ترجمه مقاله