ترجمه مقاله

حومل

لغت‌نامه دهخدا

حومل . [ ح َ م َ ] (اِخ ) نام زنی است که سگی را که پاس او میداشت چندان گرسنه داشت تا سگ دم خویش بخورد و این مثل گویند:گرسنه تر از سگ حومل . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء).
ترجمه مقاله