ترجمه مقاله

حکیم الزمان

لغت‌نامه دهخدا

حکیم الزمان . [ ح َ مُزْزَ ] (اِخ ) عبدالمؤمن بن عمر اندلسی جلیانی ، مکنی به ابوالفضل . از مشاهیر اطباء و ادباء اندلس . او در طب و کحّالی چنانکه در سایر انواع شعر و ادبیات و دیگر علوم و فنون فرید عصر خویش و بحق لقب حکیم الزمان داشت . وی بزمان سلطان صلاح الدین ایوبی از اندلس به شام هجرت کرد و در دمشق داروخانه ای بگشاد و بقیت عمر را هم بشام بزیست و مظهر توجه و التفات سلطان گردید و در مدح صلاح الدین قصاید بسیار سرود. و او را ده دیوان شعر است برخی در حکمت و بعضی در تفسیر و حدیث و پاره ای در خطابه و نبذه ای در غزل و مدیح و یکی از این دواوین در شرح محاربات سلطان با صلیبیون است . و در طب او را کتابی است بنام صفات الادویةالمرکبة. او در اوائل قرن هفتم هجری بدمشق درگذشت . پسر او عبدالمؤمن نیز شغل کحالی میورزید و در خدمت ملک اشرف بود. (نقل باختصار ازقاموس الاعلام ترکی ). ابن ابی اصیبعة آرد: حکیم المؤمن الجلیانی . نام او حکیم الزمان ابوالفضل عبدالمؤمن بن عمربن عبداﷲبن حسان الغسانی الاندلسی الجلیانی است .وی در صناعت طب و کحّالی و اعمال آن علامه ٔ زمان خویش و در فنون ادب و صناعت شعر بارع بود و مدایح بسیارگفت . از اندلس بشام شد و در دمشق تا گاه وفات اقامت داشت و عمری طویل یافت . و او را در رسته ٔ نمدفروشان مطبی بود و ملک الناصر صلاح الدین یوسف بن ایوب را بدو نظر خاص بود و حرمت وی میداشت . و او را در مدیح صلاح الدین قصاید بسیار است و نیز بنام او کتابها کرد و احسان کثیر و انعام وافر صلاح بدو متواتر بود. عبدالمؤمن علاوه بر فضائل مشارالیها شغل کیمیا میورزید. و بدمشق وفات یافت و پسر او موسوم بعبدالمؤمن نیز کحالی میکرد و هم شعر و مدیحه میگفت . و کحّال خاص ملک اشراف ابوالفتح موسی بن ملک العادل ابی بکربن ایوب بوده و به شهر رها درگذشت . و از شعر حکیم الزمان عبدالمؤمن که من از خط دست او نقل کرده ام و نیز آنچه از پدر خود شنیده ام و او از شخص عبدالمؤمن پسر عبدالمنعم شنیده است ، قصیده ای است که در مدیح ملک الناصر صلاح الدین ابوالمظفر یوسف بن ایوب گفت و از دمشق به لشکرگاه صلاح الدین - آنگاه که در ظاهر عکا به محاصره ٔ افرنج ، محاصرین شهر عکا، پرداخته بود - فرستاد و آنرا در ماه صفر سال 585 هَ . ق . عرضه داشتند. نام این قصیده تحفةالجوهریه است در بحر طویل . و مطلع قصیده این است :
رفاهیةالشهم اقتحام العظائم
طلا بالعز اوغلا بالضائم .
ده منظومه در موضوعهای گوناگون برشته ٔ نظم کشیده که بعضی بحکمت و تفسیر و حدیث و برخی هم به ادبیات و انشا و خطبه و پاره ای نیز بمدائح و غزلیات دائر است . یکی از اینان محاربات صلاح الدین ایوبی را با اهل صلیب تصویر مینماید. پاره ای از تعلیقات طبی و تألیفی موسوم به صفات الادویة المرکبة نیز دارد. وی در اوائل قرن 7 هجری در دمشق درگذشت . او راست : 1- دیوان الحکم و میدان الکلم که منظوم است . 2- دیوان المشوقات الی الملأ الاعلی که منظوم است . 3- دیوان ادب السلوک . 4- کتاب نوادرالوحی . 5- کتاب تحریر النظر. 6- سرالبلاغة و صنایعالبدیع فی فصل الخطاب . 7- دیوان المبشرات و القدسیات . و این اشعاری است مشتمل بر توصیف از جنگها و فتوحات صلاح الدین یوسف بن ایوب فاتح شهر بیت المقدس 583 هَ . ق . 8- دیوان الغزل والتشبیب و الموشحات و الدوبیتی که منظوم است . 9- دیوان تشبیهات و الغاز و رموز و اهاجی و اوصاف و زجریات و اغراض شتی که منظوم است . 10- دیوان ترسل و مخاطبات ، در خطبه ها و دعاها. 11- کتاب منادح الممادح . 12 - روضةالمآثر و المفاخر. این کتاب را بسال 569 هَ . ق . تألیف کرده است . و رجوع به الاعلام زرکلی چ 1 ج 1 ص 268 شود.
ترجمه مقاله