حیادلغتنامه دهخداحیاد. (ع مص ) محایده . میل کردن از چیزی . یکی سوی شدن از چیزی . (منتهی الارب ) (آنندراج ). حایده ؛ جانبه و فی اساس مال عنه و عدل . (از اقرب الموارد).