ترجمه مقاله

حیرة

لغت‌نامه دهخدا

حیرة. [ ح َ رَ ] (ع اِ) سبز گیاه ناک . (منتهی الارب ). اصبحت الارض حیرة، یعنی سبز و گیاه ناک شد. (منتهی الارب ). || (مص )بسوی چیزی دیده سرگشته شدن . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). سرگشته شدن . (ترجمان عادل ). || ندانستن راه راست و صواب را. (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). || گم کردن راه و هدایت نشدن به آن . (اقرب الموارد). || گرد برگشتن آب . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). و رجوع به حیر و حیران شود.
ترجمه مقاله