ترجمه مقاله

خادر

لغت‌نامه دهخدا

خادر. [ دِ ] (ع ص ) مرد سست و کاهل و سرگشته . || اسد خادر؛ شیر در بیشه . (منتهی الارب ) (آنندراج ). || حیران . (مهذب الاسماء). متحیر. (اقرب الموارد).
ترجمه مقاله