ترجمه مقاله

خارط

لغت‌نامه دهخدا

خارط. [ رِ ] (ع ص ) رجوع بمصدر خَرط شود. || بعیر خارط؛ شتر ریح زننده از خوردن گیاه . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد) (المنجد) (ناظم الاطباء). || ناقة او شاة خارط؛ شتر یا گوسفندی که بر اثر چشم زخم رسیدن یا نشستن بر روی زمین نمناک از پستان آن زردآب یا شیر منجمد بیرون آید. (منتهی الارب ) (اقرب الموارد) (المنجد) (ناظم الاطباء).
ترجمه مقاله