ترجمه مقاله

خاشکدان

لغت‌نامه دهخدا

خاشکدان . [ ش َ ] (اِ مرکب ) صندوقچه ٔ زنان را گویند که در آن ریز و پیز و خرد و مرد و چیزها نهند و دخلدان استادان بقال و نانبا و آش پز و امثال آن را نیز گفته اند و آن ظرفی باشد که قیمت آنچه فروخته شود در آن گذارند و صندوقی را نیز گویند که نان در آن گذارند. (برهان قاطع) (آنندراج ). رَکوَه . صندوق . (صحاح الفرس ). تبنگو. (صحاح الفرس ).
ترجمه مقاله