ترجمه مقاله

خاص گشتن

لغت‌نامه دهخدا

خاص گشتن . [ خاص ص گ َ ت َ ] (مص مرکب ) محرم شدن . ندیم خاص شدن . مقرب شدن :
ثریا بر ندیمی خاص گشته
عطارد بر افق رقاص گشته .

نظامی .


ترجمه مقاله