خاطرپسند
لغتنامه دهخدا
خاطرپسند. [ طِ پ َ س َ ] (ن مف مرکب ) دلپذیر. مطبوع . جذاب . موافق طبع :
سگالش گریهای خاطرپسند.
رقم سنج این نقش خاطرپسند
نمونه چنین داشت از نقش بند.
سگالش گریهای خاطرپسند.
نظامی .
رقم سنج این نقش خاطرپسند
نمونه چنین داشت از نقش بند.
هاتفی (از آنندراج ).