ترجمه مقاله

خالد

لغت‌نامه دهخدا

خالد. [ ل ِ ] (اِخ ) ابن مِحجَن ، یکی از عربان است . عبداﷲبن المدائنی گفت : من و خالدبن محجن در نزد ابوالعتاهیةحاضر بودیم و پسر او برای پدر شعری خواند. ابوالعتاهیة او را منع از آن کرد و گفت : شعر طبع رقیق لازم دارد و تو واجد آن نیستی و بهتر همان است که به بازار روی و به کار بازار ادامه دهی . (از الموشح ص 374).
ترجمه مقاله