ترجمه مقاله

خالد

لغت‌نامه دهخدا

خالد. [ ل ِ ] (اِخ ) ابن محمد رازانی ، مکنی به ابوعمرو. وی پدر عبداﷲبن خالد رازانی و ثقه است . از حسن بن عَرَفة حدیث روایت میکند. محمدبن حیان از ابوعمرو خالدبن محمد رازانی و او با چند واسطه از انس روایت میکند که گفت : پیغمبر میگوید: «ان ّ اﷲ عزّوجل ّ لیس بتارک احداً من المسلمین یوم الجمعه الا غفرله ». (از ذکر اخبار اصفهان ج 1 ص 306).
ترجمه مقاله