ترجمه مقاله

خالد

لغت‌نامه دهخدا

خالد. [ ل ِ ] (اِخ ) نجار. وی یکی از شاعران عرب است و عتبی می گوید: ابراهیم بن خراش این ابیات خالدالنجار را برای من خواند:
الیوم من هاشم بخ ّ و أنت غداً
مولی و بعد غد حلف من العرب
أن صح هذا فانت الناس کلهم
یا هاشمی ، یا مولی و یا عربی .
(از عقدالفرید جزء 7 چ محمد سعید العریان ص 152). صاحب الموشح گوید: محمدبن قاسم انباری از پدرش از محمدبن عبدالرحمن سلمی روایت کرد و گفت : ابن عائشه برای من گفت : خالدالنجار مرا با شعر نازیبائی مدح کرد. من به او گفتم : وای برتو! تو در وقت مدح شعر نیکو نمی سرائی بلکه شعر تو بوقت هجو نیکوست . (از الموشح ص 376).
ترجمه مقاله