ترجمه مقاله

خالد

لغت‌نامه دهخدا

خالد. [ ل ِ ] (اِخ ) ابن حکیم بن حزام بن خویلد. هشام بن الکلبی گفت وی در روز فتح مکه اسلام آورد. ابن السکن در ترجمه ٔ حال پدر او گفت : وی را پسرانی بنام خالد و هشام و یحیی بودند که همه اسلام آوردند. طبرانی گوید پسران حکیم عبداﷲ و خالد ویحیی و هشام بوده اند که همگی زمان پیغمبر را درک کردند و در روز فتح مکه اسلام آوردند. ابوعمر ذکر او نزد بکیربن اشج به روایت از ضحاک بن عثمان و او از صاحب ترجمه نقل کرده است . صاحب «الاصابه » گوید حدیث او بااین سلسله سند از پدرش از پیغمبر می باشد و بخاری و ابوحاتم او را راوی از پدر خود شمرده اند. ابن حبان وجز او وی را از تابعین می دانند. ابن ابی عاصم و بغوی و جز این دو حدیث معلولی را به او نسبت داده که مدارش بر ابن عیینه از عمروبن دینار است ، و ابونجیح از خالدبن حکیم بن حزام بمن خبر داد که ابوعبیده در روزگار حکومت شام روزی بر مردی سخت گرفت و خالد نزد او ایستاده بود و سخنی گفت . مردمان گفتند امیر را غضبناک کردی او گفت قصد غضبناک کردن او را نداشتم لکن از پیغمبر صلی اﷲ علیه و علی آله و سلم شنیدم که فرمود:
«ان اشدالناس عذاباً یوم القیامة اشدهم عذابا للناس فی الدنیا» صاحب «الاصابه » گوید در اینجا این خالد با خالدبن ولید اشتباه شده است . (از الاصابه ج 1 قسم اول ص 88).
ترجمه مقاله