ترجمه مقاله

خالد

لغت‌نامه دهخدا

خالد. [ ل ِ ] (اِخ ) ابن رفاعةبن ابی فریعة السلمی . وی از پدرش از جدش ابی فریعة السلمی روایت دارد که رسول خدا در جنگ حنین هنگامی که فقط بنی سلیم باقی مانده و به دفع دشمن می پرداختند گفت : «لا ینسی اﷲ لکم یا بنی سلیم هذا الیوم » این را از او پسرش یعقوب روایت دارد. ابن منده نیز این حدیث را اخراج کرده است و علائی در «الوشی المعلم » می گوید صحابت ابوفریعه جز از طریق اولادش از جای دیگر شناخته نشد و اینان نیز از معروفین نمیباشند. (از لسان المیزان ج 2 ص 376).
ترجمه مقاله