ترجمه مقاله

خالصة

لغت‌نامه دهخدا

خالصة. [ ل ِ ص َ ] (اِخ ) ابوعبیده ٔ سکونی میگوید: برکه ای است بین اجفُر و خُزَیمیه در راه مکه به کوفه بر دو میلی اغر. فاصله ٔ خالصه از اجفر یازده میل است . یاقوت در معجم البلدان گمان برده است خالصه ای که این برکه بدان منسوب است نام جاریه ٔ سیاهی است که یکی از خلفاء او را گرامی میداشته و بر او زیور و زینت برمی بسته است . (از معجم البلدان یاقوت حموی ج 3 ص 300). رجوع به «خالصه » کنیزک شود.
ترجمه مقاله