ترجمه مقاله

خام اندیش

لغت‌نامه دهخدا

خام اندیش . [ اَ ] (نف مرکب ) خام اندیشنده . کسی که اندیشه ٔ پخته ندارد :
با چنین طالعی که بردم نام
چون به اقبال زاده شد بهرام
پدرش یزدگرد خام اندیش
پختگی کرد و دید طالع خویش .

نظامی .


ترجمه مقاله