ترجمه مقاله

خان احمد

لغت‌نامه دهخدا

خان احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن سلطان حسن بن کارکیا سلطان محمدبن ناصرکیای بن میرسید محمدبن مهدی کیای بن رضای کیای بن سیدعلی کیا والی بیه پیش گیلان در زمان شاه طهماسب اول صفوی بود. خان احمد بسال 943 هَ . ق . پس از مرگ پدر سلطان حسن با آنکه طفل رضیع و یکساله بود بجای او نشست . شاه طهماسب در تربیت او سعی بلیغ کرد و نی نی نام دختر سرافرازی سلطان را به او داد و او از آن زن پسری آورد که شاه طهماسب آن پسر را سلطان حسن نام نهاد و خطاب فرزندی داد. بعدهاخان احمد بر شاه طهماسب خروج کرد و ایالت کوچصفهان راکه جزء بیه پس بود به جمشیدخان حاکم معین شده به بیه پس نداد. شاه یولقلی بیگ ذوالقدر را که مردی خیراندیش و ریش سفید بود بنصیحت نزد او فرستاد. خان احمد که بمحکمی جاوبیشه غره شده بود شاه منصور نامی را با بعضی از امراء خود مغافصةً بر سر یولقلی بیک فرستاد و اورا بقتل آورد. این عمل آتش خشم شاه را برافروخت و لشکری بجنگ و گرفتن خان احمد فرستاد لشکر شاه پس از جنگ و مردانگی سپاه خان احمد را در هم کوبید و بالاخره خان احمد که از لاهیجان به اشکور پناه برده بود از در عجز درآمد و بحالت اسارت بقزوین دارالسلطنه فرستاده شد. در قزوین خان احمد دست به ذیل عفو شاه زد و شاه باوجود نافرمانیهای او از کشتن او درگذشت و در قلعه ٔ قهقهه محبوسش کرد. (از عالم آرای عباسی چ 2 صص 111 -113). بنابر قول الذریعه : خان احمد فرزند سلطان حسن از ملوک کارکیاست و از سال 943 تا زمان عزلش بوسیله ٔشاه طهماسب در سال 975 هَ . ق . حاکم گیلان بوده است . صادقی شرح حال او و بعضی از اشعارش را آورده است . (از الذریعه الی تصانیف الشیعه تألیف آقابزرگ تهرانی قسم 1 جزء 9 ص 286). ادوارد برون آرد: خان احمد یکی ازافراد خاندانی است که در گیلان حدود دویست و پنجاه سال حکمرانی کردند. این شخص یازدهمین فرد این خاندان است و در سال 975 هَ . ق . پس از شکست از شاه طهماسب صفوی در قلعه ٔ قهقهه محبوس گردید. (از تاریخ ادبیات ایران تألیف ادوارد براون ترجمه ٔ رشید یاسمی ص 77).
ترجمه مقاله