ترجمه مقاله

خان و مان روفتن

لغت‌نامه دهخدا

خان و مان روفتن . [ ن ُ ت َ ] (مص مرکب ) خانمانی را از بیخ و بن کندن . خانمانی را بی اساس کردن :
بدوستان گله آغاز کرد و حجت خواست
که خان و مان من این شوخ دیده پاک برفت .

سعدی (ازآنندراج ).


ترجمه مقاله