ترجمه مقاله

خاو

لغت‌نامه دهخدا

خاو. (اِ) پرز. زغب . کرک . || پرز مخمل . (از ناظم الاطباء). || لغت دیگری است در خواب :
گر خری دیوانه شد یک دم ّ گاو
بر سرش چندان بزن کاید بخاو.

مولوی .


ترجمه مقاله