خاور
لغتنامه دهخدا
خاور. [ وَ ] (اِ) مورچه است که مور کوچک باشد. (از آنندراج ) (انجمن آرای ناصری ) :
از آرزوی قد چو سروت براستی
بر من زمانه تنگ تر از چشم خاور است .
رجوع به خاول شود.
از آرزوی قد چو سروت براستی
بر من زمانه تنگ تر از چشم خاور است .
ابن یمین (از آنندراج ).
رجوع به خاول شود.