ترجمه مقاله

خاولنجان

لغت‌نامه دهخدا

خاولنجان . [ ل ِ ] (اِ) خسرودارو است و آنرا خولنجان هم می گویند و آن بیخی باشد دوائی . گویند که باز آشیان خود را از آن سازد چه در وقت بچه از آشیان بازداشتن در آشیان آن باز بیابند و بسیار آورند. (از برهان قاطع) (آنندراج ). خسرودارو. (ذخیره ٔ خوارزمشاهی ). رجوع به خولنجان شود.
ترجمه مقاله